
ایزو و چارت سازمانی
شرکت ایزو جهانی برآن دارد نقش چارت سازمانی را در ایزو و فرآیندها بیان کند
معایب چارت های هرمی
زمان زیادی را می طلبد
در کارهای فورسماژور مشکلساز شده و نیاز به شکستن ساختار احساس میشود
هزینههای غیر مستقیم منابع انسانی را در پی دارند
تعداد زیادی از افراد و مسئولین غیر ضروری در کارهای ریز و درشت دخیل می شوند
قدرت انتخاب و ریسک را پایین میآورد
خلاقیت را سلب می کند
ممکن است مفهوم مطلب مورد نیاز به درستی منتقل نشده و درخواست و کار مورد نظر سهواً به صورت اشتباه و نادرست معرفی گردد
افزایش بروکراسی هرمی و غیر تخصصی
چارت های ماتریسی
توجه به موارد مذکور، هر چند نقاط قوتی را در این چارت سازمانی نشان خواهد داد ولی لزوم نگرش دقیق به تلفات انجام کار را هم گوشزد میکند.
به همین دلیل ایده ای جدید پدید آمد.
ژاپنیها این چارت را برش زدند و مدعی شدند می توان هر گوشه از سازمان را مستقلاً و به شکل مجزا اداره کرد .یعنی هر قسمتی از سازمان خود به تنهایی بایستی نمود عینی از کلیت سازمان باشد و برای فعالیت های خود به اندازه کل سازمان همیت، حساسیت، خلاقیت و قدرت مانور نشان دهد. بدین ترتیب جزایر کوچکی در سازمان ها به وجود آمد که حالا متخصصان و تئوریپردازها به آنها اجازه فعالیت های مستقل را می دادند و این باور را در آنها پدید آورده بودند که این جزیره ها در حقیقت نماینده واقعی شرکت و سازمان متبوعه می باشند.
شرکت ایزو جهانی برآن دارد نقش چارت سازمانی را در ایزو و فرآیندها بیان کند
معایب چارت های هرمی
زمان زیادی را می طلبد
در کارهای فورسماژور مشکلساز شده و نیاز به شکستن ساختار احساس میشود
هزینههای غیر مستقیم منابع انسانی را در پی دارند
تعداد زیادی از افراد و مسئولین غیر ضروری در کارهای ریز و درشت دخیل می شوند
قدرت انتخاب و ریسک را پایین میآورد
خلاقیت را سلب می کند
ممکن است مفهوم مطلب مورد نیاز به درستی منتقل نشده و درخواست و کار مورد نظر سهواً به صورت اشتباه و نادرست معرفی گردد
افزایش بروکراسی هرمی و غیر تخصصی
چارت های ماتریسی
توجه به موارد مذکور، هر چند نقاط قوتی را در این چارت سازمانی نشان خواهد داد ولی لزوم نگرش دقیق به تلفات انجام کار را هم گوشزد میکند.
به همین دلیل ایده ای جدید پدید آمد.
ژاپنیها این چارت را برش زدند و مدعی شدند می توان هر گوشه از سازمان را مستقلاً و به شکل مجزا اداره کرد .یعنی هر قسمتی از سازمان خود به تنهایی بایستی نمود عینی از کلیت سازمان باشد و برای فعالیت های خود به اندازه کل سازمان همیت، حساسیت، خلاقیت و قدرت مانور نشان دهد. بدین ترتیب جزایر کوچکی در سازمان ها به وجود آمد که حالا متخصصان و تئوریپردازها به آنها اجازه فعالیت های مستقل را می دادند و این باور را در آنها پدید آورده بودند که این جزیره ها در حقیقت نماینده واقعی شرکت و سازمان متبوعه می باشند.